مسابقات اینستاگرامی و شرط بندی و لاتاری اَخ نیست!

در مورد مسابقه اینستاگرام و شرط بندی تا همین چند وقت پیش من و همکارام که صدای خیلی قدرتمندی هم نداریم (به نسبه ی جریان های موجود) داد میزدیم که آقا شرط بندی فلان، جایزه فلان، دروغ هم نمیگفتیم چرا که واقعا جریان موجود تلخه! اما به نظرم داشتیم به اصطلاح اشتباه میزدیم! در این مطلب جور دیگه ای به قضیه نگاه کردم تا هردو سمت رو دیده باشیم!

 

ما فعلا پلتفرم حامیتو رو مناسب شرکت و اسپانسر شدن در مسابقات اینستاگرامی دیده ایم و توصیه میکنیم: شرکت در مسابقه اینستاگرامی

 

۱- گیر دادن به برگزار کنندگان

خب این که بریم گیر بدیم به برگزارکنندگان و بوجودآورندگان چنین شرایطی، هیچ تاثیری نداره و اصلا انگار دستمون به گوشت نمیرسه و نمیتونیم وضع رو درست کنیم و به خطا میریم! واقعیتش اینه که موضوع ریشه ای تر از این حرفاست که با عرض اندام اتفاقی براش بیفته!

اون ها افرادی با هوش اقتصادی بالا هستند که می توانند فرصت ها رو شناسایی کنند بلکه باید ریشه ای تر ببینیم موضوع رو، بریم اسلاید بعد ببینیم داستان چیه

 

۲- کارکرد یکی شرط و جایزه در مسابقات اینستاگرامی

اول از همه این مقدمه ارو بگم : اینکه من شرط بندی و مسابقه و جایزه ارو یه کاسه کردم از این منظر هست که کارکرد اون ها از جنبه ی انجام کاری (چه دادن پول چه عمل دیگه ای) برای بدست آوردن یک پول بزرگ یکیست! در اصل همه اشون شرط گول زننده دارن، یعنی پولی که برنده می بره از احتمال برنده شدن کم تره!  پس ببینیم تاریخچه شرط بندی و مسابقه و جایزه چیه؟

 

۳- تاریخچه

خب قبل از دوران مسیح در چین برای ساخت دیوار چین بگیرین تا ساخت آرامگاه فردوسی و دانشگاه هاروارد و ییل! همه و همه از ساختار جایزه محور بهره بردن و از مردم میخواستن که در ازای یک جایزه بزرگ بلیط شرکت بخرند و پس از کسر جایزه بزرگ و مالیات و .. مابقی مبلغ به ساخت و ساز و توسعه می رسه! در اصل در آمریکا لاتاری یا همون بلیط بخت آزمایی خرج یک کار مفید نظیر ساخت جاده و مدرسه و … می شده و برگزار کننده اون هم ایالت ها بودند به صورت رسمی و این باعث میشده حتی اون کسانی هم که باختند حس خوبی رو داشته باشن!

 

۴- علت استقبال مردم از مسابقات اینستاگرامی

بخت آزمایی به دلایل منفی و مایوسانه و از فقر ناشی میشه ،اصولا مردم فقیر و نیازمند بیشتر این پول رو میدن تا به رویای یک شبه پولدار شدن یا بدون کار جایزه گرفتن برسند و به اصطلاح این شده مالیات فقرا!  اصلا همین دلیله که باعث شد صدای خیلی ها در بیاد! در مراحل بالاتر  هم اعتیاد به قمار یا تحت تاثیر تبلیغات باعث شرکت مردم میشه چون توهّم دوست داریم، کیف میکنیم خطر میکنیم و همین امید داشتنه بهمون حال میده و همینه که بخت ازمایی رو فناناپذیر کرده ممکنه ممنوع شه ولی همیشه برمیگرده!

 

۵- آمارها در مورد مسابقه و لاتاری و جایزه چی میگن؟

آمارها میگن نباید صورت مسئله ارو پاک کرد بلکه از جنبه هایی شاید میتونه خیلی مفید و کارا باشه و پول زیادی رو وارد سیستم و توسعه کنه! تو آمریکا در سال ۸۰ میلیارد دلار مردم در بخت آزمایی شرکت می کنند (کل صنعت فیلم در آمریکا ۱۱ میلیارد دلاره!) که ۵۰ میلیاردش صرف جایزه برنده ها میشه و ۲۲ میلیارد دلار صرف برنامه های آموزشی و حمایتی مردمی!

 

۶- وضعیت مسابقه و جایزه تو کشور ما چطوره؟

تفاوت لاتاری در کشورهای دیگر و قمارخانه رسانه ملی در اینه که مؤسسات لاتاری در غرب معمولاً با فروش بلیت‌های یک دلاری به مشتریان، کل مبلغ جمع‌آوری شده را پس از کسر مالیات و چند درصد سود و پورسانت مؤسسات و شاید هم یکی دو درصد برای خیریه‌ها، بقیه مبلغ را به «تنها» برنده لاتاری می‌دهند، اما در ایران فقط یک یا چند ۲۰۶ به برنده‌ها می‌دهند و باقی مبلغ که گاهی بالغ بر چند میلیارد می‌شود به جیب برگزار کنندگان می‌رود!

سایت های بت و مسابقات اینستاگرامی هم توفیر چندانی با صدا و سیما ندارند. در شرط‌بندی‌ها یا قرعه‌کشی‌های به مردم القا می‌کنند که برای موفقیت تنها باید شانس داشت و چنین نگاهی موجب می‌شود تا تقدیرگرایی و باور به شانس به عنوان مهم‌ترین عامل موفقیت در فضای عمومی جامعه فراگیر شود. فضای اجتماعی امروز جامعه چندان امیدبخش نیست و اصلی‌ترین دلیل این ماجرا هم ابهام در آینده و فقدان برنامه‌ای روشن برای فردا و فرداهاست. بدیهی است وقتی افراد ندانند چه آینده‌ای در انتظارشان است و فضای کلی جامعه به گونه‌ای باشد که نتوان با اتکا به تلاش و کوشش برای آینده برنامه‌ریزی داشت و ممکن است به هر دلیلی تلاش افراد به سرانجام مناسب نرسد، در اینجاست که «شانس» اصالت می‌یابد؛ افراد باور، می‌کنند برای دستیابی به شرایط بهتر و رسیدن به آرزوهایشان به جای کار و تلاش و برنامه‌ریزی باید به چیز دیگری امیدوار باشند و آن چیزی نیست به جز «شانس»!

 

جمع بندی

می بینیم که مسابقه اینستاگرامی و جوایز بزرگ اخ و تف نیست! وجود داره و نمیشه از بینش برد! متاسفانه از جیب فقرا هم خرج میشه! بلکه می توان با دادن ساختار درست به آن، کنترل کردن آن، نظام بندی و ساماندهی، جلوی سوداگران رو گرفت یا حداقل منابع حاصل از آن صرف رفاه اجتماعی شود، با پاک کردن صورت مسئله فقط مردم رو آرزومند زندگی های فیک میکنیم! خرده ی ما به برگزار کنندگان آن نیست، مشکل سیستمه که نمیتونه به مارکت موجود نظم بده! و خب ریشه یابی اون در این مطلب قطعا نمیگنجه!

نظرات بیشتر در اینستاگرام سروش نادری

فهرست مطالب